سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نادان شما در کار فزاید آنچه نشاید ، و داناتان واپس افکند آن را که کنون باید . [نهج البلاغه]
کشکول عشق
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عرض ارادت و تسلیت

با قلبی مالامال از اندوه وچشمانی اشکبارشهادت امام هادی را به مولایم حضرت ولی عصر و شما عزیزان تسلیت میگم . آری امام هادی مظلوم زندگی کرد مظلومانه به شهادت رسید و اکنون مرقدش نیز آماج تهاجمه . باشه روزی برسه تا مولای زمانم بیاد تا بدونن که هادی کیه و منتقم کدومه. امام مهربانم مرقدت ویرانه است ولی تو همواره در قلبم زنده ای و در دشواریها یارم . ای مولای عزیزم تنها فرزندم به فدای تو چون در عالم عزیزتر از او ندارم .
چون این تسلیت از نظر موضوع با یادداشت قبلی متفاوت بود آنرا جدا آوردم تا به مولا عرض ارادتی داشته باشم لطفا یادداشت قبلی را هم ملاحظه بفرمایید .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » منتظر قائم ( چهارشنبه 86/4/27 :: ساعت 6:6 عصر )
»» از زندگی ناصرالدین شاه

سلام
من بیشتر وقتها هنگام مطالعهء درسی یک کتاب مورد علاقه مثلا یک کتاب تاریخی یا عرفانی رو کنار خودم میذارم تا یک تنوعی داشته باشم و مطالعهء یکنواخت منو خسته نکنه . این دفعه کتاب ناصرالدین شاه نوشتهء محمد احمد پناهی را میخوندم . قصد دارم مطالبی از این کتاب که شاید براتون جالب باشه بنویسم البته اصل مطالب خیلی زیاده .

تماشای مراسم اعدام
آقای گزالیه پائولی که از جانب دولت فرانسه مامور پذیرایی از پادشاهان و شخصیتهای نامدار جهان بود در خاطرات خودش دربارهء ناصرالدین شاه بیان میکنه که : این سلطان پادشاه عجیب و هوسبازی بود .یک بار که به فرانسه اومده بود برای گذران وقت خواست مراسم اعدام فرانسویها را ببینه . اتفاقا یک روز شاه رو به دیدن مراسم اعدام در میدان روکت بردن . شاه که توی لباسای فاخر وپر از الماس غرق شده بود با همراهانش حاضر شد . اما به محض اینکه چشمش به محکوم افتاد دلش به رحم اومد وبا لهجهء آمرانه ای گفت : این نه اون یکی . وبا اشارهء دست دادستان را که برای اجرای تشریفات این اعدام اومده بود به مامورا نشون داد وهی اصرار میکرد که اینو به جای اون اعدام کنین . وقتی که دید هیچ کس به حرف اون گوش نمیده ناراحت شد واونو نشانهء بی احترامی به خودش تلقی کرد.

گربهء ملوس پادشاه
ناصرالدین شاه یگ گربهء خوشگل داشت که کلی خدمتکار مخصوص داشت . بهترین غذاها را میخورد و انواع جواهرات را با خودش یدک میکشید . موقع سفرهای شکاری و غیر شکاری شاه یک کالسکه مخصوص این گربهء تیتیش مامانی بود . عزت و جلال این گربه نزد پادشاه به گونه ای بود که اگه یکی از بزرگان میخواست تقاضایی از شاه کنه اونرو مینوشت و به دم این گربه میبست فورا به پادشاه میرسید و مشروع یا غیر مشروع برآورده میشد .شاه به این حیوان لقب ببری خان داده بود . تا آنجا که مردم کوچه و بازار برای این گربه شعر ساخته بودن و میخوندن . سرانجام که این گربه به نهایت عزت و کمال رسیده بود زنهای پادشاه دیدن که ای چشم غافل این گربه شوهرشونو صبح تاشب مشغول خودش کرده پس ما چی ؟ بنابر این با یک نقشهء حساب شده با پولهای گزافی که به این و اون دادن این گربهء بخت برگشته را دزدیدند و توی چاه عمیقی سرنگون کردن . شاه هر چی دنبال گربه ش گشت اونو پیدا نکرد . سخت پریشان شد و نمیتونست بدون گربه ش غذا کوفت کنه . بالاخره شاه یک گربهء دیگه تو سعادت آباد پیدا کرد و حتی برای زمان پیری ش 400 لیره مقرر کرد . اما حکایت اون گربه اولی به اینجا ختم نشد . همبازی ببری خان که یک پسر بچهء زشت و بسیار بی تربیت به نام ملیجک بود تا آخر عمر همدم همیشگی پادشاه بود و همهء بزرگان باید به او احترام میگذاشتن خلاصه توی قصر   پدر هر چی شاهزاده و بزرگ و وکیل و وزیر بود این بچه و 30 نفر همبازیهاش در آوردن . یک کاخ هم اختصاص به او داشت . پادشاه دختر خودش را هم طی مراسم باشکوهی به عقد همبازی گربه اش در آورد . بعد از ناصرالدین شاه مظفرالدین شاه و محمد علی شاه و احمد شاه هم به او احترام خاصی میگذاشتن .ملیجک طبق لغت نامهء دهخدا در سال 1318 در 61 سالگی در عین فقر و بدبختی در گذشت .
به قول یک دایره المعارف آلمانی : ناصرالدین شاه یک صفر بزرگ بود ......
عارف بزرگ شیخ رجبعلی خیاط روزی روح ناصرالدین شاه را در برزخ میبینه که بهش میگه اگه میدونستم توی این عالم اینقدر باید عذاب بکشم توی دنیا هوس یک لحظه خوشگذرونی نمیکردم .(کیمیای محبت ) 
ببینین 150 سال پیش کشور ایران به دست چه آدمی اداره میشده حالا این پادشاه احمق رو که تموم مملکت ما رو به باد داد مقایسه کنین با رئیس جمهور ما ببینید از کجا تا کجا فرق میکنه ؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » منتظر قائم ( سه شنبه 86/4/26 :: ساعت 6:43 عصر )
»» کنترل غریزه(3)

با عرض سلام 
این آخرین قسمت از مجموعه ء سه قسمتی کنترل غریزه ست . برای یادآوری دوباره سوال تکرار شده . امیدوارم جوابها برای شما مفید باشه .
 سوال: به دادم برسین دارم خراب میشم ازموبایل و کامپیوتر منزل بد استفاده میکنم . نمیتونم جلوی خودمو بگیرم دائما دوست دارم تصاویر مستهجن ببینم .چند تا مشکل دیگه هم تو همین وادیها دارم. آخه من اینجوری نبودم . میترسم این گناهان کار دستم بده و ایمانمو ازم بگیره . چه کنم؟

5/5- یک چیز مهم که توی قسمتهای قبلی یادم رفت اینه که :هیچ وقت توی آینه بدن لخت خودت رو نبین وهمچنین با اعضای جنسی خودت ور نرو . ضمنا لباس زیر تنگ باعث افزایش میل جنسی و تحریک ناخود آگاه میشه . موقع خواب هم  مثانه ات باید خالی باشه.
6
- اگه یک وقتی شیطون دوباره گولت زد نکنه یه وقت مایوس بشی ها . توبه کن و دوباره با جدیت روی خودت کار کن . یئس دشمن موفقیته . از رحمت خدا هیچوقت مایوس نشو . خدا همدم همهء دل شکسته هاست.هر گام دوری از گناه یک پله صعود به قلهء موفقیته.
7- روی یک کاغذ بنویس که " من میتوانم . من موفق میشوم. دیگر بس است. " و این کاغذ رو همیشه همرات داشته باش و به اون عمل کن . آخر شب اون رو در بیار و بخاطر موفقیتت به خودت آفرین بگو . تا 40 روز این کار رو تکرار کن . تا ترک گناه برات ملکه بشه .
8- در عواقب بد گناه فکر کن . کتابهایی که دربارهء دنیای پس از مرگ نوشته شده کتابهایی مثل گناهان کبیره و معاد شهید دستغیب و همین طور کتابهایی که جنبهء عرفان عملی دارن مثل کتاب کیمیای محبت (زندگینامهء رجبعلی خیاط) رو همیشه دم دست داشته باش و مطالعه کن . هفته ای حداقل یک ربع برو زیارت قبور از دنیا رفتگان . به کسایی فکر کن که روزی کنارت بودن ولی حالا جاشون خالیه . به این فکر کن که وقتی تو رو زیر خاک کردن و رفتن که حتما این اتفاق خواهد افتاد تو چه اعمالی رو با خودت آوردی ؟ نکنه اون سگ کثیف اعمالت بیاد و فرشتهء زیبای اعمالت رو بیرون کنه و تو همدم اون سگه بشی ؟
9- وقتی فکر گناه به سرت زد فورا ذکر شریف لاحول ولا قوه الا بالله رو بگو یعنی هیچ منع و هیچ نیرویی نیست مگربوسیلهء خداوند . بوسیلهء این ذکر از او کمک بخواه .فورا استغفار کن و از خدا طلب بخشش کن .در اینجور مواقع سعی کن اصلا تنها نباشی و به جاهایی برو که تنها نیستی.
10- با قرآن انس بگیر . قرآنی که بهتر از اون کتابی توی کل جهان پیدا نمیکنی . توی آیات قرآن فکر کن . قرآن خیلیها رو نجات داده . چرا تو جزء اون خیلیها نباشی؟ با دعاهای معروف که توی مفاتیح اومده انس بگیر . سعی کن توی مجالس مذهبی شرکت کنی .از خدا و ائمه بخواه که تو رو کمک کنن .این جور مجالس که برای خدا خالصانه برگزار میشه محل رفت و آمد ملائکه ست . نمیدونی چه اتفاقاتی میفته نمیدونی .
11- با نامحرم رفتار متکبرانه داشته باش. از ملایمت و هم کلام شدن با اونا اجتناب کن . نه تو با ناز با اونا صحبت کن و نه بذار اونا با تو با ناز و کرشمه رفتار کنن.
12- چقدر برای خودت ارزش قائلی ؟ دوست داری یک ملاک ارزش سنجی اونم از زبان مولا علی بشنوی ؟ پس توجه کن : مولا علی علیه السلام فرمودند:من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته یعنی هر کس نفسش در نزدش گرامی باشد شهوتها در برابرش خوار میگردد. اگر آدم بدونه که ارزشش فقط به اندازهء قرب خداست و خیلی به خودش بها بده هیچ وقت خودش رو آلوده به گناه نمیکنه.ماها خیلی با ارزشیم . پس باید قدر خودمونو بدونیم.
13- اگه میتونی با کم کردن توقعات ازدواج کن و با همکاری خانوادهء خودت و عروس خانوم مدت نامزدی رو طولانی تر کن و عروسی رو تاخیر بنداز تا کار و بارت رو به راه بشه. آخه آدم خیلی وقتا گیر خودشه . گیر افکار بچه گونهءخودش . اون وقت دنبال یک چیزی یک کسی میگرده که همهء تقصیرها رو گردن اون بندازه . یک کمی فکر کن که آیا تو حداقل ها رو برای ازدواج داری یا نه؟ اگه حداقل ها رو داری ولی میترسی که نکنه تو هچل بیفتی و نتونی از پس زندگی بر بیایی اون وقت برو یک وضو بگیر دو رکعت نماز بخون بعد قرآن رو باز کن و آیهء 32 سورهء نور رو با ترجمه بخون : ... ان کانو فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم.اون وقت با توکل بر خدا و با امید به این که خدا از بخشش خودش تو رو بهره مند میکنه از فقر نترس و اقدام کن . اما اگه حداقلها رو برای ازدواج نداری اصلا به ازدواج فکر نکن . آیهء 33 نور دربارهء اینجور افراد میفرماید: ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا  یعنی کسانی که حداقلها رو برای ازدواج ندارن باید عفت و پاکدامنی به خرج بدن تا خدا از فضل خودش اونها رو بهره مند کنه و حداقلها رو به دست بیارن . از خدا کمک بخواه و تلاشت رو بکن و اصول بالا رو مو به مو اجرا کن . به خدا اعتماد داشته باش .فراموش نکن که تو و تمام مردم دنیا آفریدهء خدایید و تحت سرپرستی او هستین . او چیزایی رو میدونه که تو و دیگران نمیدونین . شاید تو همین سختیها و پاکدامنیها گنج بیکرانی رو تو دلت گذاشت گه نسلها از اون بهره مند شدن مثل یوسف ها و رجبعلی ها .
در آخر باید بگم توی خیلی قسمتهای این نوشته ها که دربارهء کنترل غریزه بود از نرم افزار پرسمان (محصول نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاهها ) استفاده کردم .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » منتظر قائم ( سه شنبه 86/4/19 :: ساعت 7:33 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بعد از 7 سال
کودک عشق
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 17
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 96469
» درباره من

کشکول عشق
منتظر قائم
یک مسافر دنیا مثل شما که فکرای قشنگی داره . برای یه زندگی عالی زیر سایهء آقامون اینجا و اونجا.

» پیوندهای روزانه

محمد علی مقامی [210]
نسیمی از بهشت [266]
سوزن بان [263]
[آرشیو(3)]

» آرشیو مطالب
اخلاقی
اعتقادی
خاطرات
درد دل
مقدمه
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
خاطرات آقای لطیفی

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب